به گزارش خبرگزاری حوزه، سرکار خانم نرگس ادیب راد از طلاب پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان به شبهه ای که از سوی بهائیت مطرح شده، پاسخ داد که متن شبهه و پاسخ آن بدین شرح است:
- شبهه
بهائیها مدعیاند که تعالیم آنها برای اولین بار بیان شده است. یکی از مصادیق این ادعا، آموزهی تعلیم و تربیت است که ادعای بدیع بودن آن را دارند. آیا براستی بهائیت تعالیم جدیدی را به بشریت ارائه کرده است؟
_ پاسخ
مقدمه
یکی از گرایشهای فطری انسان، میل به حقیقتجویی است. انسان برای شناخت حقایق اطراف خود نیاز به علم آموزی دارد. در همه ادیان الهی بویژه در دین اسلام به این موضوع پرداخته شده است. دین اسلام با دعوت به علمآموزی آغاز شده و اولین آیاتی که بر وجود مقدس پیامبر نازل شده، نشان از جایگاه والای علمآموزی در تعالیم اسلامی دارد.
بهائیت
بهائیت فرقه ضالهایست که رهبر این فرقه عبدالبهاء، سعی در تبلیغ آموزههای انحرافی خود دارد. یکی از آموزههای اصل بهائیت تعلیم و تربیت است. عبدالبهاء ادعا میکند که ما این تعالیم را برای اولین بار به گوش بشریت رساندهایم و تعالیم ما قابل اجراست.
تعلیم و تربیت
اصول اعتقادی عبدالبهاء در تعلیم و تربیت عبارت است از:
۱. تعلیم و تربیت عمومی است نه محدود به افراد معدود.
۲. تعلیم و تربیت اطفال بایستی اجباری باشد نه اختیاری. اگر پدری در تعلیم و تربیت فرزند خود غفلت ورزد، حق پدری از او ساقط میشود.
۳. این اصول باید در سراسر کره زمین براساس واحد باشد.
۴. تربیت دختران نسبت به پسران ارجحیت دارد و اظهار میدارند، دختران مادر خواهند شد و در صورتی که تربیت صحیحی نداشته باشند، نمیتوانند اطفال خود را خادم عالم انسانی تربیت نمایند. (۱)
نقد و بررسی
به منظور رد یا اثبات این ادعا به منابع تاریخی مراجعه و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱. بدیع نیست
از جمله ادعاهای بهائیت در تعلیم و تربیت بدیع بودن آموزهای آن است و این در حالی است که سالیان بسیار دورتر از تاسیس بهائیت، در ادیان الهی به اهمیت در تعلیم و تربیت پرداخته شده است. به جرأت میتوان گفت که در هیچ یک از ادیان و مکاتب به اندازه اسلام به کسب معرفت تاکید نشده تا جایی که اسلام آن را فریضه میداند.
در قرآن کریم آیات بیشماری در خصوص علم آموزی نازل گردیده است از جمله آیات سوره علق "الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَم (۲) او که با قلم آموخت. آنچه را انسان نمیدانست به او آموخت". همچنین سوره قلم "ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ (۳) نون. به قلم و به آنچه مینویسند سوگند".
علاوه بر قرآن در روایات نیز بر اهمیت علمآموزی تاکید زیادی شده به عنوان مثال پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: "اُطلبوا العلم وَلو بِالصین (۴) علم بیاموزید حتی اگر در سرزمین چین باشد".
بنابراین مسئله بدیع بودن این اصل از اصول بهائیت، مردود است و ادعایی بیش نیست.
۲. عقلایی نبودن قید اجباری و عمومی
در دومین اصل از تعالیم عبدالبهاء آمده است که تعلیم و تربیت اجباری است نه اختیاری. حال جای این سوال وجود دارد که با وجودی که برخی واقعا استعداد تعلیم و تربیت را ندارند، بهائیت چه توجیهی برای آوردن قید اجباری دارد؟
عبدالبهاء از یکسو تعلیم و تربیت را اجباری و عمومی میداند؛ اما در جایی دیگر مدعی است که: "تعلیم و تربیت باید متناسب با ظرفیت و شایستگی افراد باشد. هیچ شخصی را نباید مانع از آموزش فکری و ذهنی او شد و یا او را از آن محروم کرد؛ اگر چه همه باید متناسب با ظرفیت، آموزش را دریافت کنند. هیچ کس نباید در مراحل جهل باقی بماند زیرا در عالم انسانی جهل یک نقص است. تمام بشریت را باید در ابواب علم و فلسفه تعلیم داد، البته در حد نیاز. همه نمی توانند دانشمند و فیلسوف شوند ولی هر کس را باید متناسب با نیاز و شایستگی تعلیم داد." (۵)
در دین اسلام هم زور و اجبار جایی ندارد. خداوند در قرآن به پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: "وّ ما اّنتَ عّلَیهِم بِجَبّار (۶) ای پیامبر تو را بر آنان تسلطی نیست که به قبول حق وادارشان کنی".
با توجه به آنچه که گفته شد درمییابیم که اکراه، اجبار، تحکم و تحمیل، بیرغبتی و گریز را به دنبال خواهد داشت و بکارگیری این روشها غالباً اثر عکس دارد و نتیجه بخش نیست.
علاوهبراین اگر منظور از تعلیم و تربیت، تعلیم وتربیت عمومی بوده، چرا اجبار مخصوص کودکان بوده؟ در تعالیم آنها کودکان مجبور به حفظ مناجات و سرودهایی در وصف شخصیتهای بهایی یا داستانها و نمایش و بازیهایی با مفاهیم بهائیت هستند؛ این در حالی است که کودکان درک کاملی از این تعالیم ندارند. کودکان در آیین بهائیت صرفا ابزاری هستند که باید به گونهای تربیت شوند که متعصبانه هر عقیدهای را جز بهائیت رد کنند. بهائیت سعی دارد در این قشر آسیب پذیر نفوذ کند تا در آینده از آنها به نفع بهائیت و برای تبلیغ بهائیت استفاده کند.
۳. تناقض با دیگر تعالیم بهائیت
یکی دیگر از تعالیم بهائیت، اصل تساوی حقوق زنان با مردان است که طبق این اصل زن و مرد از حقوق مساوی با هم برخوردارند و این در حالی است که ارجحیت آموزش و پرورش دختران بر پسران، با اصل تساوی مغایرت دارد.
۴. تناقض در گفتار
عبدالبهاء از یکسو جهانیان را به تعلیم و تربیت یکسانی دعوت میکند؛ ولی خود به بهائیان امر میکند فرزندان خویش را به مدارس غیر بهائی نفرستند. ۷
عبدالبهاء تعلیم و تربیت مدارس غیر بهائیان را موجب جامد و بیروح شدن، افسردگی و مرگ مجسم میداند.۸
آیا این دو دستور در تضاد با یکدیگر نیست؟
۵. عملیاتی نشدن تعالیم بهائیت
بهائیت برای اصول و عقاید خود تبلیغات گسترده ای به راه انداختند، به گونهای که تنها راه رسیدن به زندگی سعادتمندانه بشر را، عمل به این آموزهها معرفی میکردند.
اما از رهبران این فرقه جز شعار و ادعا، هیچ راهکار مناسبی دیده و شنیده نشد و تمام آنها ناکارآمد بوده است.
نتیجه
پیدایش علم و دانش بشر با خلقت انسان برابری میکند و بشر از ابتدای خلقت درصدد آن بوده که بفهمد و درک کند. علم، راه سعادت و تکامل را به انسانها میآموزد. اما با نگاهی به اصول و عقاید بهائیت درمییابیم که بهائیت یکی از فرقههای بی بنیاد بشری و فاقد معیارهای قوی و مستند است. تعالیم بهائیت در ظاهر نشان میدهد که استعدادهای بالقوه افراد را پرورش میدهد؛ اما با بررسی تعالیم، به عدم هماهنگی و تعارض درونی بین آموزههایشان پی میبریم. در واقع این فرقه با استفاده از ابزارها و شگردهای سیاسی، تبلیغاتی، اجتماعی، اقتصادی و... در گوشه و کنار جامعه، افراد ساده و کم اطلاع را فریب داده و جذب مینماید. مقصود بهائیان از تعلیم و تربیت چیزی جز کاشتن بذر اعتقاد به بهائیت نمیباشد. بنابراین تا زمانی که محور تبلیغ و تربیت در بهائیت مشخص نباشد، تعلیم و تربیت ذرهای ارزش ندارد و جز ادعا چیزی نیست.
پی نوشت ها:
۱.اشراق خاوری، عبدالحمید، پیام ملکوت، ص ۲۱۴
۲.سوره علق(۶۸)، آیه،۴و ۵
۳.سوره قلم (۹۶)، آیه ۱
۴.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، نشردارالکتب اسلامیه، ج ۱، ص ۱۷۰
۵.عبدالبهاء، خطابات، ج ۲، ص ۱۴۸
۶.سوره قاف(۵۰)، آیه ۴۵
۷.عبدالبهاء، مکاتیب، ج ۵، ص ۵۰
۸.عبدالبهاء، مکاتیب ،ج ۵ ص ۱۷۰
معرفی منابع بیشتر
کتاب بهائیان/ سید محمدباقر نجفی
مباحثی پیرامون بهائیت/ آیت الله مهدوی
گذرگاه تاریکی/ حامدنیازی